رهام جووووووونم رهام جووووووونم ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

ما و هدیه خدا به ما

رهام جوونم مریض شده

اون روز عمه خانومت که از این ویروس جدیدا گرفته بود بغلت کرد و ماچ و موچ منم نمیدونستم مریضن و چیزی نگفتم از 5 شنبه شروع کردی به سرفه و شنبه صبح دیدم تو گلوت خلط هست و بینی خوشگلت هم گرفته و نمیتونی شیر بخوری زنگ زدم به بابایی تا بریم دکتر رفتیم که دکتر نبود آخه من فقط دکتر سماعی رو دوست دارم . خلاصه غروب بابابایی بردیمت دکتر و دارو داد و اومدیم خونه الهی دردت به جونم کاش من جات مریض میشدم . خلاصه که گلوت خیلی اذیت میکنه .
20 ارديبهشت 1394

مامان خانوم تنبل

اعتراف میکنم که مامانه بسیار تنبلی هستم . بسیار زیاد . فدات بشم که داریماه 5 هم تموم میکنی و میری تو 6 ماه . همه چی داره عینه یه فیلم زود میگذره . از اون جهت که دارم تو لپ تاپ روزشماره زندگیت مینوسیم دیگه اینجا نمیرسم . میرسما اما تنبلم . الان دیگه غلت میزنی و من و بابایی و میشناسی. اما عاشقه بابایی هستی و وقتی باهات حرف میزته میخندی . در کل اخمالوو هستی و به کسی رو نمیدی . این عکس ماله چند روز پیشه این هم لباسایه عیدته قربونه خنده ات فدای مدل خوابیدنت بشم   ...
15 ارديبهشت 1394
1